سپـﯦـــددشـﭠـــ سراﮮهمـﮧ

شـﮩࢪﮮ دࢪ مـࢪڪز آبشاࢪهاﮮ بـﭔشـﮧ ،گـࢪﭔﭞ،چڪان،ﭡـلـﮧ زنگ(شوﮮ)

کلام - خاطره شهدا 23-7

کلام شهدا : 
 واما مسئولین ،اگاه که خداوند ناظر بر اعمال و افکار ماست ! مباد که از پست و مقامی که خون شهیدان در اختیار شما نهاده پایگاهی برای خویش بسازید بدانید که انجا جایگاه مردم ستمدیده باشد! مباد که هدف وخدمت به مردم را فراموش نموده و به خود پردازید! مباد که موقعیت شما سنگری برای ستمگران علیه محرومان شود!
شهيد ايرج فيروزي

خاطره شهدا :

تا مهمان ها بيايند براى مراسم عقد، توى اتاق تنها بوديم. مُهر خواست. گفتم «تا نگيد چرا مى خوايد نماز بخونين نمى دم.» گفت «خدا به من همسر داد. مى خوام نماز شكر بخونم.» شب عروسى به مادر گفت «فكر نكنين حالا كه زن گرفتم، خونه نشين مى شم. زندگى من جبهه است.» فرداى عروسى رفت جبهه.   عبدالله ميثمي
منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران

[ پنج شنبه 23 مهر 1394برچسب:شهيد ايرج فيروزي, ] [ 1:57 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]

کلام - خاطره شهدا 21-7

کلام شهدا :
 شایسته شما نیست که چرخهای تحرک علمی وتحقیق در دانشگاه و حوزه بی حرکت یا کم تحرک باشد .بکوشید تا حرکت جامعه خویش را به سوی تعالی وعزت و رهایی از بندهای استعمار شتاب دهید . بر شما ست که جامعه خود را به صلاح وسلاح مجهز نمائید .
شهيد ايرج فيروزي

خاطره شهدا :

بعثی ها آقای ابوترابی را به شدت شکنجه کردند . روز بعد ، نمایندگان صلیب سرخ وارد اردوگاه شدند . بعثی ها نگران بودند که آقای ابوترابی موضوع را به صلیبی ها بگوید . آثار شکنجه هم بر بدنش وجود داشت . ایشان با صلیبی ها صحبت کرد ولی هیچ اشاره ای به شکنجه شدنش نکرد . بعد از رفتن نمایندگان صلیب سرخ ، فرمانده اردوگاه ، حاج آقا را خواست و پرسید « می توانستی موضوع را به صلیبی ها بگویی ، چرا نگفتی؟ » گفت « من هیچ وقت مسلمان را به غیر مسلمان نمی فروشم »و اشاره به آیه ای از قرآن کرد. این برخورد سبب جلب اعتماد واحترام افسر ها و نگهبان های عراقی نسبت به آقای ابوترابی شد .   حجت الاسلام سيد علي اكبر ابو ترابي
منبع : برگرفته از كتاب "به لطافت باران "، بيژن كياني

[ سه شنبه 21 مهر 1394برچسب:شهيد ايرج فيروزي, ] [ 1:27 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]